خیلی از عزیزان در رابطه با معنای فارسی حرز امام جواد علیه السلام پرسیده بودند که ما برای آنها به شرح زیر آن را به صورت کامل و جامع آوردیم و همچنین در پست قبلی نیز اشاره به متن عربی آن داشتیم ، پس خواهش می کنیم تا انتها با ما همراه باشید و مطلب را خوانده و حتما نظر دهید ان شاء الله
بنام خداوند بخشنده ی مهربان؛ ستایش خدای را که پروردگار جهانیان است…» تا آخر سوره ی حمد… (ألم تری أن الله سخر لکم ما فی الأرض و الفلک تجری فی البحر بأمره و یمسک السماء أن تقع علی الأرض الا باذنه ان الله بالناس لرءوف رحیم) «ندیدی که هر چه در زمین است، خدا مسخر شما گردانید و کشتی در دریا، به فرمان او سیر می کند! و آسمان را، قدرت او نگاهداشته تا بر زمین نیفتد! مگر با اجازه خدا که همانا خدای متعال، درباره ی بندگان بسیار رئوف و مهربان است.»
خدایا! تو، یگانه ای؛ مالک [و جزا دهنده] روز جزایی؛ هر چه به خواهی، می کنی بدون منازعه و درگیری (با رقیب) و بهر کس به خواهی، بدون منت عطا می کنی و هر چه خواهی، انجام می دهی هر حکمی که اراده کنی، صادر می فرمایی و روزگار را، میان مردم دست به دست می گردانی و آنان را، بر سمند احوال گوناگون و حوادث رنگارنگ می نشانی.
از تو می خواهم به حق اسمت که بر بارگاه و سرسرای بزرگی و بزرگواری، نگاشته شده و از تو می خوانم به حق اسمت که بر سراپرده اسرار برتر و غالب و بالاتر و نیکو و زیبا و تر و تازه و خرم نوشته شده است؛ همان اسمی که رب و مدبر فرشتگان هشتگانه و رب عرشی است که ثابت و استوار بوده و از جای خود نجنبد! و از تو می خواهم به حق آن چشمی که به خواب نمی رود و به حق آن حیاتی که نمی میرد و به نور و جهت که هرگز به تاریکی نمی گراید.
و به حق اسم بزرگتر بزرگتر بزرگتر و به حق اسم عظیمتر عظیمتر عظیمتر، آن اسمی که به حقیقت و باطن آسمانها و زمین، احاطه دارد و به حق آن اسمی که خورشید، از آن تابندگی یافت و ماه بدان پرتو افشان گردید و دریاها، به وسیله ی آن پر و لبریز شد و به تلاطم آمد و کوهها، به برکت آن برافراشته شد و به حق آن اسمی که عرش و کرسی، بدان استقرار یافتند و به حق آن اسمی که بر سرسرای عرش نگاشته شده است.
و به حق آن اسمی که بر سرسرای بزرگی و بزرگواری، نگاشته شده و به حق آن اسمی که بر سرسرای شکوه و زیبایی، نوشته شده و به حق آن اسمی که بر سرسرای قدرت و توانایی، ثبت گردیده است و به حق اسم تو که عزیز است و به حق اسمهای مقدس، بزرگوار و نهفته ی در گنجینه ی علم غیبت، و از تو نیکی و خیری را می طلبم که فراتر از حد امیدواری ام است، و از شر هر آنچه از آن بیم دارم و از شر هر آنچه بیم ندارم، به عزت و قدرت تو پناه می برم.
ای همره محمد صلی الله علیه و اله و سلم، در روز جنگ حنین! و ای همراه علی علیه السلام، در روز جنگ صفین!، ای پروردگار من! نابود کننده ی زورگویان و شکننده ی مغروران و متکبران تو هستی؛ از تو می خواهم به حق طه و یس و به حق قرآن عظیم و به حق فرقان حکیم و محکم که بر محمد و آل او درود فرستی و به وسیله ی این بازوبند، بازوی صاحبش را محکم و استوار گردانی.
و به وسیله ی تو هر زورگوی لجوج و کینه توز و هر شیطان سرکش و هر دشمن بی رحم درنده خوی و هر دشمن زشت خو را به گلو و حلقومشان دفع می کنم (از تو می خواهم حلقومشان را بگیری وشرشان را از من کفایت و دفع کنی) و او (صاحب بازوبند) را از کسانی قرار ده که خود را تسلیم تو کرده و کار خود را به تو واگذار نموده و تو را، پشت و پناه خود قرار داده اند.
خدایا! به حق این اسمها که آنها را به زبان آوردم و خواندم، در حالی که تو به حق آنها از من آگاه تری و از تو می خواهم، ای صاحب منت عظیم و بزرگ! و بخشش کریمانه و صاحب اختیار دعاهای مستجاب و کلمه های تام و کامل و اسمهای نافذ و مؤثر! و از تو می خواهم، ای روشنایی روز! و ای روشنایی شب! و ای روشنایی آسمان و زمین! و ای روشنایی نور و روشنایی! و ای روشنایی ای که هر نور و روشنایی ای، به (قدرت و نور) او پرتو افشانی می کند! ای داننده ی تمام نهفته ها و نهانها در خشکی و دریا و زمین و آسمان و کوهها!
و از تو می خواهم، ای کسی که فانی نمی شود و نابود نمی گردد و زوال نمی پذیرد و و نه برایش شیئیتی است که متصف به صفات (مخلوقات) شود (یا اینکه: و نه برایش چیزی مثل عضو است که متصف به صفاتی شود غیر از صفات عضو دیگر) و نه به حدی، محدود است و نه معبودی با وی است و نه معبودی جز او هست و نه در سلطنت و قدرتش، شریک و انبازی دارد و نه عزت، بر غیر او یار می شود؛ پیوسته به دانشها، آگاه است و بر دانشها، وقوف دارد و سامان دهنده ی امور است و بر زوایای هستی (یا: و بر همه حوادث و امور زمانی) مطلع می باشد و استواری دهنده ی تدبیر بوده، نسبت به آفریدگان بینا و از کارها با خبر است.
تو آن کسی هستی که صداها، برایت فرو افتاده و نرم و آهسته اند و عقلها، در تو گم و سرگردان شده اند و اسباب و وسایل پیش تو (و با تو) در تنگنا و مضیقه اند (کارایی ندارند و همه کاره تویی) و نور تو، هر چیز را پر کرده و هر چیزی از تو، بیمناک است و هر چیزی به سوی تو، گریزان بوده و هر چیزی بر تو، توکل نموده است و تو، در بزرگی ات بلند مرتبه ای و در زیبایی ات، با شکوه و فوق العاده ای و در قدرت و توانایی ات، با عظمت
می باشی و تو آن کسی هستی که چیزی، درک و دریافتت نکند و تو، بلند مرتبه، بزرگ و با عظمتی، اجابت کننده ی دعاها؛ برآورنده ی حاجتها؛ برطرف کننده ی غمها و غصه ها و صاحب نعمتها هستی.
ای کسی که در فراز خویش، فرود است و در فرود خود، فراز و در تابندگی خویش، نور افشان و در سلطنت و فرمانروایی خود، نیرومند و در حوزه اقتدار و مملکت خویش، عزیز و غیر قابل نفوذ؛ بر محمد و آل او، درود فرست و صاحب این بازوبند و این حرز و این نوشته را، با دیده ی بی خواب خویش محافظت کن و در حمایت ستون و پایگاه انحراف و زوال ناپذیرت قرارش ده و به حق توانایی ات بر وی، به او رحمت آور که همانا او، روزی خور توست.
بنام خداوند بخشنده ی مهربان؛ بنام خدا و به ذات خدا استعانت می جویم؛ همسر و فرزندی، برای او نیست؛ بنام آن خدایی که شأن او؛ قوی؛ برهان و حجت او عظیم و سلطان و قدرت ملک او، شدید است؛ هر چه خدا خواهد، شدنی و هر چه او نخواهد، ناشدنی است؛ گواهی می دهم که نوح، رسول (صاحب رسالت و فرستاده شده به سوی همه مردم) خداست و ابراهیم، دوست خداست و موسی، هم صحبت و محرم اسرار خداست و عیسی پسر مریم، درود خدا بر او و بر تمام ایشان باد – کلمه ی خدا و روح اوست و حضرت محمد صلی الله علیه واله و سلم خاتم پیامبران بوده، بعد از او پیامبری نیست.
و از تو می خواهم به حق آن ساعتی از روز قیامت که ابلیس ملعون، آورده می شود و آن ملعون در آن ساعت می گوید: به خدا سوگند! من نبودم، جز اینکه به تحریک سرکشان و متمردان می پرداختم؛ خدا نور آسمان و زمین است و اوست، مسلط و چیره و غالب، تنها اوست و قدرت برتر و غالب تنها از آن اوست. و اوست حکیم و آگاه.
خدایا! و از تو می خواهم به حق همه ی این اسماء و صورت و صفاتشان که عبارت است از: پاک و منزه است، آن کسی که عرش و کرسی را آفرید؛ و بر آن مستولی و حاکم شد؛ از تو می خواهم هر بدی و خطری را، از صاحب این نوشته ی من، برگردانی که او بنده ی تو و فرزند بنده ی تو و فرزند کنیز توست و تو، آقا و سرور او هستی؛ پس ای خدا! و ای پروردگار! او را از همه ی بدیها باز دار و دیده ی ستمگران و زبان دشمنان و کسانی که قصد بدی و ضرر زدن به وی را دارند، از او منصرف گردان و هر خطر و امر وحشتناک و ترسناکی را، از وی دفع فرما، و هر بنده ای از بندگانت، یا کنیزی از کنیزانت، یا سلطان سرکش، یا شیطان مذکر، یا شیطان مؤنث، یا جن زده ی مذکر یا جن زده ی مؤنث یا غول مذکر یا غول مؤنث که قصد دارنده ی این نوشته کند، به ظلم و ستم، یا ضرر و زیان، یا مکر و حیله، یا امر ناخوشایند، یا حقه، یا خدعه، یا آزردگی (یا جراحت یا قتل یا غلبه و چیرگی) یا بدگویی، یا فساد و تباهی، یا غرق، یا ریشه کن کردن و استیصال، یا آسیب و آفت (یا تباهی و هلاکت)، یا درگیری، یا پیمان شکنی و بی وفایی و خیانت، یا استیلا و زور، یا پرده دری، یا زور آوری، یا آسیب رسانی، یا علیلی و نقص، یا کشتار، یا آتش سوزی، یا انتقام گیری، یا قطع رابطه (یا قطع اندام)، یا جادوگری، یا تغییر شکل و شمایل، یا بیماری، یا درد، یا برص (پیسی) یا جزام ، یا شدت و ستی، [یا آفت و ضرر]، یا فقر و تنگدستی، یا گرسنگی، یا تشنگی، یا وسوسه، یا نقصان در دین و معیشت، پس او را، به هر وسیله که خواهی و هر گونه، اراده کنی و از هر کجا که مایل باشی، کفایتش فرما؛ همانا تو، بر هر کاری قادر و توانایی و صلوات و سلام خداوند بر سید و سرور ما، حضرت محمد و تمام آل او باد؛ صلوات و سلامی فراوان؛ و هیچ نیرو و توانی نیست، مگر از جانب خدای بلند مرتبه و بزرگ؛ و سپاس و ستایش، از آن خدا، پروردگار جهانیان است.
اما آنچه بر جعبه (کوچک) نقره ای خالص (که بر بازو بسته می شود) نقش و حک می شود، از این قرار است:
ای کسی که در آسمانها، بلند آوازه و سرشناسی! ای کسی که در زمین ها، مشهور و معروفی! ای کسی که در دنیا و آخرت معروف و سرشناس می باشی! گردن کشان و زور مداران، در جهت خاموش نمودن نور و روشنائیت و نیز به خوابانیدن و خفه کردن ذکر و یادت، تلاش و کوشش کردند؛ اما خدای متعال پروا کرده، جز اینکه نور تو (نور محمد و آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم) را کمال بخشد و ذکر و یادت را ظاهر و آشکار کند، هر چند مشرکان را خوش نیاید.
:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0